پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - Thu 02 May 2024
  • بانک‌ها هیچ دلیل و علاقه‌ای برای پرداخت وام به مردم ندارند!

  • باتلاق شمال در انتظار صهیونیست‌ها

  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی

  • معلمی که در اسارتگاه بعثی‌ها هم تدریس می‌کرد

  • واکنش نکونام به برکناری خطیر: استقلال به ساحل آرامش رسید

  • آخرین وضعیت تغییرات کتاب‌های درسی

  • صندوق‌های طلا زیر ذره‌بین

  • شاکی شدن حامیان بابک زنجانی با پس گرفته شدن پول بیت المال

  • نحوه رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی اعتمادی به آمریکا است/ جوانان باید منطق شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را بدانند/ دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر انقلاب+فیلم

  • حزب‌الله با رگبار موشکی حمله ارتش اسرائیل را تلافی کرد

  • جنایات کومله به‌روایت تنها معلم بازمانده «برده‌سور»

  • فرمانده نیروی هوافضای سپاه: عملیات «وعده صادق» نکات پنهان زیادی دارد/آمریکایی‌ها گفته بودند دخالت نمی‌کنیم اما کردند+ فیلم

  • مانور عجیب روی کاهش نقدینگی

  • استایل گران قیمت بهاره رهنما

  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود

  • از ادعای شکنجه تا پیام‌های لحظه آخر به مادرش+ عکس و فیلم

  • زندگینامه شهید مرتضی مطهری، معلمی بزرگ و برگزیده

  • تجارت خاموش گلرنگ با «افعی تهران» در شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور +عکس

  • تصمیم‌گیری سلیقه‌ای عربستان در افزایش سهمیه حج+ عکس

  • پلیس در حال انجام وظیفه/ به ترک فعل ۳۲ دستگاه مسئول درباره حجاب رسیدگی خواهد شد؟+ فیلم

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 253946
    تاریخ انتشار: 28/تير/1400 - 09:22

    این قاعده نیست؛ اتفاق است / چرا برخی رؤسای جمهور ایرانی منحرف شدند؟!

    این قاعده نیست؛ اتفاق است / چرا برخی رؤسای جمهور ایرانی منحرف شدند؟!

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» محمدرضا تاجیک، فعال چپ و از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب حامی تحریم تحریم انتخابات! اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد صحبت‌هایی را درباره فرجام دولت‌ها و رؤسای جمهور ایران مطرح کرده است.

    او در این باره می‌گوید: دولت‌های ما عمدتا دگرآیین هستند، خودآیین نیستند و به‌ اندازه دوری و نزدیکی‌شان به آن نظم نمادین و بازی بزرگ‌تر، مقبولیت پیدا می‌کنند. در این سال‌ها همه دولت‌هایی که روی کار آمده‌اند، با سلام و صلوات آمده‌اند؛ چون در آغاز هیچ فاصله‌ای از خودشان نشان ندادند، اما به‌ مرور که در ساحت قدرت بودند و بازیگری داشتند، همه با آه و ناله و به ‌صورت «دیگری رادیکال» از فضا خارج شدند. 

    این درباره بنی‌صدر صادق است که با سلام و صلوات و رأی مردم می‌آید، اما به‌عنوان یک فرد وابسته از صحنه خارج می‌شود. درمورد میرحسین موسوی به شکلی صادق است؛ به‌عنوان یک فرد مقبول نظام وارد فضا می‌شود و در انتها می‌رسد به آنجا که می‌دانیم. در دو دوره آقای رفسنجانی حاکم است و به‌عنوان فردی که جریان انقلاب را منحرف کرد، بیرون می‌رود. این درباره دو دوره آقای خاتمی نیز حاکم است.

    تاجیک می‌افزاید: در مورد دو دوره آقای احمدی‌نژادی که با سلام و صلوات می‌آید و با ارواح طیبه رابطه دارد، انتهایش به کجا رسید

    در مورد آقای روحانی هم همین اتفاق می‌افتد. تردید نداشته باشید برای دولت آینده هم همین اتفاق خواهد افتاد. امروز من می‌گویم و شما ضبط می‌کنیددولت بعدی از این قاعده مستثنا نخواهد بود. امروز که نامه‌ها برایش می‌نویسند، حتی مجلسی که قرار است به وزرای دولت‌ها رأی دهد، ابتدا از دولت استقبال می‌کند اما فردا در مقابلش موضع می‌گیرد. این وضعیت دولت‌ها در جامعه ماست؛ دولت‌های کم‌حوصله و زودگذری که پایان خوشی ندارند و هیچ‌کدام‌شان امتداد هم نیستند. همه آغاز هستند و هیچ‌کدام توالی دیگری نیست. به همین دلیل شاید در جامعه ما انباشت تجربه، تدبیر و سیاست در سطح کلان صورت نمی‌گیرد.

    *آنچه که آقای تاجیک البته بدون اشاره به پرونده رفتاری حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در کسوت ریاست‌جمهوری گفته است! یک شبهه قدیمی است.

    شبهه‌ای که البته جریانات علاقمند به براندازی و بهانه‌جویی علیه ساختار حاکمیتی نظام اسلامی بدشان نمی‌آید هرازگاهی اشاره‌ای به آن داشته باشند.

    این در حالی است که باید بدانیم مرحوم هاشمی و یا آقای خاتمی در زمان اتمام دولت خودشان افراد معقولی بودند اما بعدا مسیری دیگر برگزیدند. ضمن اینکه آقای روحانی هم با وجود کارنامه ضعیف اما تاکنون رفتار خارج از عرف سیاست‌ورزی حاکمیتی نداشته‌اند و مصداق حرف آقای تاجیک نیستند.

    برخی محافل تحلیلی معتقدند علت بدعاقبتی برخی رؤسای جمهوری ایران در حین قدرت یا پس از فراغت از آن را بایستی در این دو موضوع جستجو کرد:

    یکم: اختیارات وسیع رئیس جمهور در ایران و فراخنای گسترده نفوذ دستور او که می‌تواند ندای نفسانی "أنا ربّکم الاعلی" را درون برخی افراد برخیزاند.

    این اختیارات وسیع که البته اصلاح‌طلبان گاهی مدعی کم بودن آنها هستند! می‌تواند فرد را در این سودا قرار دهد که همه چیز را از آنِ خود کند.

    و نتیجه می‌شود آنکه علیرغم اختیارات فراوان اما خاتمی لوایح دوقلو را به مجلس می‌برد و احمدی‌نژاد می‌گوید من با منبع فیض در ارتباطم(و نیازی به رهبری ندارم!)

    ضمن اینکه فردی که بصورت نفسانی خود را صاحب قدرت تامّه تصور کند، نسبت به اجزای دیگر قدرت نیز دشمن خواهد شد زیرا آنها را مانع سیطره کامل خویش می‌داند.

    این مسئله البته نباید یک بهانه‌جویی سیاسی تلقی شود بلکه ما در حال بحث پیرامون یک مفهوم نخبگانی هستیم که برای اصلاح آن نیاز به گردهمایی و هم‌فکری نخبگان و برگزیدگان حکومتی است.

     دوم: خواص توده‌زده و رجال چاپلوس بی‌هنر! که مانع دیدن حقایق از سوی رئیس‌جمهور می‌شوند.

    باید دانست که رئیس‌جمهور با هر میزان از اختیارات کم یا زیاد اما در صورت وجود خواص توده‌زده و افراد چاپلوس در اطرافش؛‌ بلافاصله دچار گمراهی می‌شود.

    همانطور که بنی‌صدر شد و همانطور که احمدی‌نژاد شد.

    البته آقای تاجیک بهتر می‌دانند آدرس رجالی را که در دولت مرحوم هاشمی خواستار مادام‌العمری ریاست‌جمهوری شدند، برای دفاع از روحانی حتی در مدح پوپولیسم سخن گفتند و حتی در کاستن از مسئولیت رئیس‌جمهور اظهار کردند که رئیس‌جمهور اصلی رهبری است!

    رجالی که در مقابل جمله مشهور "من هم صبح جمعه فهمیدم"! که پس از آبان ۹۸ ابراز شد؛ لام تا کام سخنی نگفتند و رئیس‌جمهور را مؤاخذه نکردند که چرا چنین غلط درشتی را در محضر جامعه مطرح می‌کند و به کسی هم پاسخگو نیست.

    با مبانی گفته شده بایستی تأکید کرد که انحراف برخی رؤسای جمهور در ایران بر خلاف آنچه که تاجیک گفته هرگز یک قاعده نیست بلکه یک اتفاق با دلایل و منشأ مشخص است.

    نظرات بینندگان
    نظرات شما